يارو داشت رد مي شد، ديد دارن يه نفرو ميزنن. پرسيد:


چرا ميزنيدش؟ گفتند: فلان فلان شده ادعاي پيامبري ميكنه.

گفت: بزنيد اون دروغگو رو، من اونو نفرستادم.

*******************************

2 تا دوست با هم ميرن هتل، اولي ميره توالت فرنگي، دومي مياد كتكش ميزنه!

ميگن: چرا ميزنيش؟ ميگه: من هر روز از اين چشمه آب مي خورم،

اين اومد دستشويي كرد توش !

بقیه در ادامه مطلب

۳۳۱۴۵۷۶ آهنگ یاد تو هادی احمدی

۳۳۱۴۵۷۷ آهنگ دیوار تنهای هادی احمدی

۳۳۱۴۵۷۸ آهنگ لحظه اول هادی احمدی

۳۳۱۴۵۷۹ نیمه آهنگ گمشده ی من هادی احمدی

۳۳۱۴۵۸۰ آهنگ با تو بی تو هادی احمدی

۳۳۱۴۵۸۱ آهنگ لحظه ی دیدار هادی احمدی

۳۳۱۴۵۸۲ آهنگ یاد تو .بی کلام هادی احمدی

۳۳۱۴۵۸۳آهنگ لحظه دیدار.بی کلام هادی احمدی

بقیه در ادامه مطالب

بلبلان را آرزویی جزگل وگلزارنیست/دوستان را لذتی جز لذت دیدار نیست




تقدیم به او که به رسم جاده ها دور است ولی به رسم دل با او هیچ فاصله ای نیست.



بر لب دریای حسرت خانه ای دارم قدیمی/از تمام دار دنیا دوستی دارم صمیمی



گاهی در برابر خاطرات توقف کن و یادآور دوستی ها ورفاقت ها باش امیدوارم سهم من از این تجدیدخاطرات یک یادت بخیر ساده باشد!!!

ای صمیمی!ای دوست!آگاه و بیگاه لب پنجره ی خاطرم می آیی.ای قدیمی!ای خوب!تو مرایاد کنی یانکنی من به یادت هستم

باخون غم نوشتم غربت مکان ما نیست/از یاد بردن دوست هرگز مرام ما نیست



گذر کن بر فراز خاکم ای دوست/صفایی ده به قلب پاکم ای دوست

بخوان شعری زدوران رفاقت/که در خاک سیه غمناکم ای دوست



در قید غمم خاطر ازاد کجایی؟/تنگ است دلم قوت فریاد کجایی؟

با آن که زما یاد نکردی/ای آن که نرفتی از یاد کجایی؟





در گلستان خیالم ندهد هیچ گلی بوی تو را/توگل نازمنی از دورمیبوسم تورا



در میان رفقا اشرف دلدار تویی/در ترازوی وفا من کم وبسیار تویی



~~~~~~~~~~

```````````````````````

````````````````

```````

اندکی در زیر این باران بمان ابر را بوسیده ام تابوسه بارانت کند!



ازدوریت چه دارم/غیرازدلی شکسته/ذهنی همیشه ابری/فکری همیشه خسته



به زندانی گفتن تنهاتر از تو کیست؟ گفت کسی که دلش گرفتار دیگریست



دوستی قطره اشکی است که در معبد عشق هرکجایش بچکد مهرووفا میروید



بند بند دل بنده به بند بند دلت بنده دلبند شما بنده!!!



امشب این خانه عجب حال وهوایی دارد/گپ زدن بادرودیوار صفایی دارد

همه رفتند ازاین خانه ولی غصه نرفت/بازم این یار قدیمی عجب وفایی دارد



جایگاه همیشگی تو در قلب منه؛اگه صدف قلبم لایق مروارید وجودت باشه.



چگونه بفرستم تپش های قلبم را تا باورکنی که تورا ازیاد نبردم!



جای پای نفست مانده به صحرای خیال/ای فراسوی خیال دردل ما جا داری



میفرستم این پیامک را به دوست/اوکه صدها خصلت زیبا دراوست

بامرام وباصداقت باادب/ای پیامک خاک پایش راببوس



هرکه یادش یادماست سروروسالار ماست/یاداو درمان ماوجای او در قلب ماست



شاید آن روز که رفتم یاد تنهایی کنی/من همان تنهاییم یادت نره یادم کنی

امروز روز ارسال اس ام اس به مزخرف ترین دوست دنیاست. تو هم مثل من این اس ام اس رو به مزخرف ترین دوستت بفرست!!!



به دریاشکوه بردم از شب دشت/وز این دوران که سخت سخت بگذشت

به هر موجی که میگفتم غم خویش/سری میزد به سنگ و بازمیگشت



به غم کسی اسیرم که زمن خبرندارد/عجب از محبت من که در او اثر ندارد

فردین فریاد – دانلود آهنگ زیبا و هزارگی “نفس” از فردين فریاد

خواننده : فردین فریاد

آهنگ : نفس (هزارگی)

شعر : فیروز مرادی

موزیک : الیار سهیل

کمپوز : فردین فریاد

رضا رضایی – دانلود آهنگ زیبای از رضا رضایی بنام الی جو

خواننده : فرزانه ناز

موزیک : لایق

کمپوز : علی حیدر

کارگردان : امید نیکزاد

http://dl.darisongs.com/Music/Single_Songs/Aj/FarZana%20Naaz%20-%20Shamal%20_%20DariSongs.com.mp3

ثریا تلاش – دانلود آهنگ های خانم ثریا تلاش و اجرای کنسرت های وی با فریدون یوسف زاده

به ادامه مطلب بروید

شفیق مرید – موزیک ویدیوی جدید شفق مرید به نام خنده کو

به ادام مطلب بروید

شبنم ثریا – دانلود آهنگ و موزیک ویدیوی جدید شبنم ثریا بنام “نیا نیا

شهزاد عدیل – دانلود آهنگ جدید شهزاد عدیل بنام ” خانه افغان” 

نجیب الله محمودی – دانلود آهنگ قرصک هزارگی “یار شیرین” از نجیب الله محمودی

برای دانلود به ادامه مطلب بروید

برای دانلود آلبوم به ادامه مطلب بروید

خواننده : سیتا قاسمی

آهنگ : غرنی (Gharanay) – پشتو

شعر : حمیده پکتیانی

کمپوز : شفیق مرید

دایرکتر : میرویس آرش

برای دانلود ویدیو به ادامه مطلب بروید

اسمت رو روی دست هایم می نویسم،
تا همیشه وقت دعا اولین و آخرین خواسته ام باشی…

پادشاه بزرگ یونان، الکساندر، پس از تسخیر کردن حکومت های پادشاهی بسیار، در حال بازگشت به وطن خود بود. در بین راه، بیمار شد و به مدت چند ماه بستری

گردید.
با نزدیک شدن مرگ، الکساندر دریافت که چقدر پیروزی هایش، سپاه بزرگش، شمشیر
تیزش و همه ی ثروتش بی فایده بوده است. او فرمانده هان ارتش را فرا خواند و گفت:
من این دنیا را بزودی ترک خواهم کرد. اما سه خواسته دارم. لطفاً، خواسته هایم را حتماً
انجام دهید.
فرمانده هان ارتش درحالی که اشک از گونه هایشان سرازیر شده بود موافقت
کردند که از آخرین خواسته های پادشاهشان اطاعت کنند. الکساندر گفت:...

ادامه مطلب ...

خوشبختی مگه چقدر چیز عجیبیه ؟!؟!
همین که کنار یک نفر بتونی خودت باشی خوشبختی !

چشمت را شعـــر می کنم ؛
چشمک مـــی زنی ...
قافیه به هــم می ریزد !

از خورشید روزنه ای برایم بس،
از آسمان ستاره ای برایم بس،
از باران قطره ای اما همین کم
را نیز به نیم نگاهت می فروشم.

به عشقت تا ته دنیا
به جنگ هرکسی میرم
چه تقدیری از این بهتر
ک از عشق تو میمیرم...

عزیز دلم.....
کمی کمتر مهربان باش....
کمتر خوب...
بگذار من هم خودی نشان دهم!!

آرامش یعنی هر وقت قهر كردی
مطمئن باشی بجزء تو هیچكس جاتو نمیگیره!!!

در چمنزاری خرها و زنبورها در کنار هم زندگی می کردند.

روزی از روزها خری برای خوردن علف به چمنزار می آید و مشغول خوردن می شود. از

قضا، گل کوچکی را که زنبوری در بین گلهای کوچکش مشغول مکیدن شیره بود،

می کند و زنبور بیچاره که.....


خود را بین دندانهای خر اسیر و مردنی می بیند،

زبان خر را نیش می زند و تا خر دهان باز می کند او نیز از لای دندانهایش

بیرون می پرد. خر که زبانش باد کرده و سرخ شده و درد می کند،

عر عر کنان و عربده کشان زنبور را دنبال می کند. زنبور به کندویشان پناه می برد.

به صدای عربده خر،

ملکه زنبورها از کندو بیرون می آید و حال و قضیه را می پرسد.

خر می گوید :

« زنبور خاطی شما زبانم را نیش زده است باید او را بکشم.»

ملکه زنبورها به سربازهایش دستور می دهد که زنبور خاطی را گرفته و پیش او بیاورند.

سربازها زنبور خاطی را پیش ملکه زنبورها

می برند و طفلکی زنبور شرح


میدهد که برای نجات جانش از زیر دندانهای خر مجبور به نیش زدن

زبانش شده است و کارش از روی دشمنی و عمد نبوده است.

ملکه زنبورها وقتی حقیقت را می فهمد،

از خر عذر خواهی می کند و می گوید:

« شما بفرمائید من این زنبور را مجازات می کنم.»

خر قبول نمی کند و عربده و عرعرش گوش فلک را کر می کند

که نه خیر این زنبور زبانم را نیش زده است و باید او را بکشم.

ملکه زنبورها ناچار حکم اعدام زنبور را صادر می کند.

زنبور با آه و زاری می گوید:

« قربان من برای دفاع از جان خودم زبان خر را نیش زدم.

آیا حکم اعدام برایم عادلانه است ؟

»ملکه زنبورها با تاسف فراوان می گوید: «

می دانم که مرگ حق تو نیست.

اما گناه تو این است که با خر جماعت طرف شدی که زبان نمی فهمد و سزای کسی که

با خر طرف شود همین است»